خلاصه داستان :کریسشن (کریستین) نویسندهٔ انگلیسی جوانی است که در ۱۸۹۹ به محلهٔ مونمارتر پاریس نقل مکان میکند تا بتواند جایگاهی در فرهنگ بوهمی آن سالها برای خود بیابد. او که تنها ماشین تایپ و کمی خرت و پرت را با خود به همراه آورده است در هتلی ساکن شده و مشغول نوشتن میشود. یک روز بر حسب تصادف با یک گروه موسیقی به رهبری تولوز لوترک که سر از اتاق او درآوردهاند آشنا میشود که میخواهند نمایشی تازه را برای هارولد زیدلر، صاحب کاباره مولن روژ بر روی صحنه ببرند. کریسشن با نوشتن قطعهای برای آنها کمک میکند تا نمایش «دیدنی دیدنی» خلق شود. گروه او را با خود به مولن روژ میبرد تا با اجرای خصوصی آن برای ساتین، همخوابه و هنرپیشهٔ مشهور کاباره، نظر او را جلب نمایند. ساتین کریسشن را با دوک، مرد ثروتمندی که قرار است در کاباره مولن روژ سرمایهگذاری نماید و هارولد زیدلر ترتیب گذراندن یک شب با او را داده است اشتباه گرفته و او را به اتاق مخصوص خود برده و شروع به اغواگری مینماید. اما با سخنان کریسشن درمییابد که اشتباه کرده و از او میخواهد تا پیش از سر رسیدن دوک از آنجا برود. دوک آن دو را میبیند و ساتین وانمود میکند که آنها مشغول تمرین نمایشی هستند و با اجرای آن در برابر دوک او را ترغیب به سرمایهگذاری در این نمایشنامهٔ موزیکال میکنند.
خلاصه داستان :پادشاه لوئی چهاردهم پس از بازگشت از شکار، دردی شدید را در پای خود احساس میکند. او در تختخواب خود شروع به جان دادن میکند، در حالی که تمام پیروان و خدمتکاران وفادارش برای نجات او دور تا دورش حلقه زده اند…
خلاصه داستان :یک راوی سگ که به تازگی با اتومبیلی تصادف کرده است ، داستانی را فراهم می کند که در آن وقایع فیلم مشخص می شود زیرا زندگی او در برابر چشمش چشمک می زند. این سگ از یک سگ خیابانی و یک سگ اصیل متولد شد که گویا متنفر از نژادهای غیر اصیل است ، بنابراین راوی شعر می گوید که این یک نمونه درخشان از عشق کور است. راوی که به عنوان جوانترین یک بستر 9 تایی متولد شد ، نام کوچک خود را Nine می یابد. او به سرعت تسلیم می شود و برای مدتی به عنوان یک ولگرد تمام می شود تا اینکه توسط یک آکروبات به نام مانول او را مجذوب خود می کند.مانول نام او را آنا می گذارد ، و هنگامی که در خیابان ها با اجرای برنامه ها زندگی می کنند زندگی فرومایه و در عین حال شادی را برای او فراهم می کند. آنا برای اولین بار عشق به یک انسان را تجربه می کند ، به شدت وفادار و از وضعیت زندگی خود راضی است. با این حال ، او متوجه می شود که مانول را از رسیدن به آرزوهایش بازمی دارد و وقتی می بیند که چقدر ناراضی است ، تصمیم می گیرد فرار کند.
خلاصه داستان :یک نوجوان پریسانی در جستجوی یک پدر برای خودش و یار و همدم برای مادر تنهایش هست…
همراه با نسخه دوبله فارسی
- 7.3 از 10 میانگین رای 6,722 نفر
- زیرنویس فارسی
- ژانرانیمیشن , خانوادگی , درام , علمی-تخیلی , کمدی , ماجراجویی , معمایی , هیجان انگیز
- سال انتشار2015
- محصولبلژیک , فرانسه , کانادا
- زبانفرانسوی
- مدت زمان105 دقیقه
- PG
خلاصه داستان :در سال ۱۹۴۱ میلادی و در دوران فرمانروایی ناپلئون پنجم بر کشور فرانسه، دانشمندان به طور اسرارآمیزی ناپدید می شوند. این در حالی است که دختری نوجوان به نام آوریل به دنبال والدین گمشده خود می گردد و...
همراه با نسخه دوبله فارسی
خلاصه داستان :سفر جوجه تیغی جوانی را دنبال می کند که می خواهد جنگل و ساکنان آن را از طریق خشکسالی وحشتناک نجات دهد و سنگ مرمر جادویی را از پادشاه خرس بازپس گیرد.
خلاصه داستان :یک دانشجوی دامپزشکی مشغول نوشتن پایاننامۀ تحصیلی خود است. او تعدادی حیوان را که مورد آزار دیگران قرار داشتند از خیابانها یا خانههای آنان جمع کرده و در اطاقی به همراه وسایل برقی خود نگهداری و درمان میکند. در اثر اختلال در جریان برق کلیۀ اطلاعات رایانهای مربوط به پایاننامۀ دانشجوی جوان پاک میشود! همه از این وضع بسیار متأسف میشوند. دانشجوی جوان مجبور میشود حیوانات را به دلیل مشکلات ایجاد شده به دوست بدجنسی بسپارد، غافل از اینکه او هم آنها را به جاهای دور میفرستد، اما…
همراه با نسخه دوبله فارسی
خلاصه داستان :انیمیشن خانواده آدامز (The Addams Family) اعضای خانوادهای مرموز و غیرعادی به نام آدامز، به ناحیهای آرام در حاشیه شهر نقل مکان میکنند. در آنجا، رابطه دوستانه دختر این خانواده با فرزند مجری یک برنامه تلویزیونی، کشمکش و درگیری میان این دو خانواده را افزایش میدهد و...
خلاصه داستان :به نظر می رسد سام سام همه اینها را دارد: بشقاب پرنده شخصی و خانواده و دوستان عالیش. اما چیزی که او هنوز نتوانسته به آن دست یابد ابرقدرتهای واقعی است.
خلاصه داستان :در سال 1897 در شهر لندن موش جوانی به نام اولیویا فلیورشام به همراه پدرش که یک اسباب بازی ساز می باشد در حال جشن گرفتن تولد خود می باشد که ناگهان یک خفاش به نام فیدجت وارد خانه آنها می شود و پدر اولویا را می دزدد . فیدجت از طرف پروفسور راتیگان دستور داشت تا هیرام را پیش او ببرد ، در آنجا پروفسور راتیگان به هیرام دستور می دهد که یک ربات موشی با ظاهر ملکه موش ها بسازد تا از طریق ان بتواند به کل بریتانیای کبیر فرمانروایی کند . در ادامه اولویا که به دنبال پدر گمشده خود می باشد ، به هیچ نتیجه ای نمی رسد تا اینکه با یک دکتر جوان که به تازگی از جنگ افغانستان بازگشته است آشنا می شود . پس از آن دکتر به اولویا قول می دهد که به او کمک کند تا پدر او را پیدا کنند .